اندر عوالم خودی...

نکات قرآنی و روایی

اندر عوالم خودی...

نکات قرآنی و روایی

آمرزش

در جلد 20 تفسیر نمونه (ص13-12) حضرت آیه الله مکارم شیرازی بیان شیوایی در مورد  اسباب آمرزش در قرآن مجید دارند.

در قرآن مجید امور زیادى به عنوان اسباب مغفرت و از بین رفتن گناهان معرفى شده است که به قسمتهایى از آن ذیلا اشاره مى‏شود:

1.  توبه: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً عَسى‏ رَبُّکُمْ أَنْ یُکَفِّرَ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ: اى کسانى که ایمان آورده‏اید به سوى خدا باز گردید و توبه خالص کنید امید است خداوند گناهان شما را ببخشد (تحریم/8). (پی­نوشتهای 1 تا 3)

2. ایمان و عمل صالح: و الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ آمَنُوا بِما نُزِّلَ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ کَفَّرَ عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ:" کسانى که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند و نیز به آنچه بر محمد ص نازل شده است ایمان آوردند آیاتى که حق است و از سوى پروردگارشان مى‏باشد خداوند گناهان آنها را مى‏بخشد" (محمد- 2).   (پی­نوشت4)

3. تقوى: إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقاناً وَ یُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ:  اگر تقواى الهى پیشه کنید خداوند براى تشخیص حق از باطل به شما روشن­بینى مى‏دهد، و گناهانتان را مى‏بخشد (انفال- 29). (پی­نوشت5)

4. هجرت و جهاد و شهادت: فَالَّذِینَ هاجَرُوا وَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَ أُوذُوا فِی سَبِیلِی وَ قاتَلُوا وَ قُتِلُوا لَأُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ: کسانى که هجرت کنند و از خانه و وطن خود رانده شوند و در راه من آزار بینند و پیکار کنند و مقتول گردند گناهانشان را مى‏بخشم (آل عمران- 195). (پی­نوشت6)

5. انفاق مخفى: إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقاتِ فَنِعِمَّا هِیَ وَ إِنْ تُخْفُوها وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ یُکَفِّرُ عَنْکُمْ مِنْ سَیِّئاتِکُمْ: اگر انفاقهاى خود را در راه خدا آشکار سازید خوب است و اگر آن را پنهان دارید و به فقرا بدهید به سود شما است و از گناهانتان مى‏بخشد (بقره- 271).

6.دادن قرض الحسنة: إِنْ تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً یُضاعِفْهُ لَکُمْ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ: اگر به خداوند قرض الحسنه دهید آن را براى شما مضاعف مى‏کند و شما را مى‏آمرزد (تغابن- 17). (پی­نوشت7)

7. پرهیز از گناهان کبیره که موجب آمرزش گناهان صغیره است: إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ: اگر از گناهان کبیره که از آن نهى شده‏اید اجتناب کنید گناهان صغیره شما را خواهیم بخشید (نساء- 31).

به این ترتیب درهاى مغفرت الهى از هر سو به روى بندگان باز است که هفت در آن در بالا به استناد هفت آیه قرآن ذکر شد، تا از کدامین در وارد شویم و چه خوبتر که از هر در وارد شویم.

پایان کلام ایشان.

پی­نوشت1. درمورد معنی آیه روایات مختلفی هست که سه مورد را از تفسیر البرهان فی تفسیر القرآن گلچین کرد­ایم:

الف/ حدیث10882- محمد بن یعقوب: عن عدة من أصحابنا، عن أحمد بن محمد بن خالد، عن محمد بن علی، عن محمد بن الفضیل، عن أبی الصباح الکنانی، قال: سألت أبا عبد الله (علیه السلام) عن قول الله عزوجل: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً قال: «یتوب العبد من الذنب ثم لا یعود فیه».

راوی می­گوید از محضر امام صادق (ع) در خصوص این آیه پرسیدم، فرمودند :«بنده از گناه توبه کرده و دیگر گرد آن نمی­گردد»

ب/ ادامه فقره قبلی. قال محمد بن الفضیل: سألت عنها أبا الحسن (علیه السلام)، فقال: «یتوب عن الذنب ثم لا یعود فیه، و أحب العباد إلى الله المفتنون التوابون».

محمدبن فضیل از حضرت اباالحسن (امام هادی) علیه السلام در این مورد ­پرسش می­کند. امام می­فرمایند:« بنده از گناه توبه کرده و دیگر گرد آن نمی­گردد و محبوبترین بندگان برای الله تبارک و تعالی آزمایش­شوندگان (مفتنون) بسیار توبه­کننده­اند».

ج/ حدیث 10884. و عنه: عن محمد بن یحیى، عن أحمد بن محمد بن عیسى، عن الحسن بن محبوب، عن معاویة بن وهب، قال: سمعت أبا عبد الله (علیه السلام) یقول: إذا تاب العبد توبة نصوحا أحبه الله، فستر علیه فی الدنیا و الآخرة. فقلت: و کیف یستر علیه؟ قال: «ینسی ملکیه ما کتبا علیه من الذنوب، و یوحی إلى جوارحه: اکتمی علیه [ذنوبه‏] و یوحی إلى بقاع الأرض: اکتمی ما کان یعمل علیک من الذنوب، فیلقى الله حین یلقاه و لیس شی‏ء یشهد علیه من الذنوب».

معاویه پسر وهب از حضور امام صادق علیه السلام در این مورد پرسش کرد، امام فرمودند: «هرگاه بنده­ای با توبه­ای نصوح توبه نمود، الله جل و علی او را دوست می­دارد. پس در دنیا و آخرت او را مشمول ستاریت خود قرار می­دهد.» پرسیدم: و چگونه گناهانش را می­پوشاند؟ فرمود:«گناهانی را که ملائکه موکل بر او نوشته­اند را از یادشان می­برد و به اعضای او وحی می­نماید: گناهان او را پنهان کنید و به زمین وحی می­فرماید: آنچه بر روی تو انجام می­داد را پنهان دار. در نتیجه وقتی به ملاقات الله تعالی می­رسد، چیزی نیست که انجام گناهی را بر علیه او شهادت دهد».

پی­نوشت2. فی الحدیث عن الإمام الباقر علیه السّلام أنّه قال: «إنّ اللّه تعالى أشدّ فرحا بتوبة عبده من رجل أضلّ راحلته و زاده فی لیلة ظلماء فوجدها» (اصول الکافی، ج 2، باب التوبه، الحدیث 8).  امام باقر علیه السلام فرمودند:«شادمانی خداوند متعال از توبه بنده­اش شدیدتر از کسی است که بار و بنه­اش را در شبی تاریک گم کرده و حالا پیدا کرده است.»

پی­نوشت3. ورد فی الحدیث عن الإمام الباقر علیه السّلام: «التائب من الذنب کمن لا ذنب له، و المقیم على الذنب و هو مستغفر منه کالمستهزئ» (اصول الکافی، ج 2، باب التوبة، الحدیث 10) امام باقر علیه السلام فرمودند:«توبه­کننده از گناه مانند کسی است که اصلاً گناهی نکرده است. و آنکه علیرغم تکرار گناه استغفار می­کند مانند استهزاءکنندگان است».

امام سجاد علیه السلام در مناجات تائبین توبه را دری معرفی می­کند که به عفو الهی ختم می­شود. بنابراین اگر کسی توبه کرد و مشمول عفو الهی قرار گرفت و خداوند متعال گناه و تبعات آنرا از بین بردند، چنین کسی مانند کسی است که گناهی ندارد.

پی­نوشت4. بنابراین بر محمد و آل محمد صلوات!

پی­نوشت5. خدا رحمت کند پیر فرزانه عارفی را که همواره می­فرماید: یگانه راه نجات عمل به واجبات و ترک محرمات در اعمال و اعتقادات است (نقل به مضمون).

پی­نوشت6. فعلاً این راه مسدود است. ولی آرزو که بر جوانان عیب نیست!

پی­نوشت7. در یکی از پستهای قبلی در مورد انفاق حدیثی تقدیم شده بود که مضمونش چنین بود: بهتر از صدقه دادن این است که آدم مبلغی را قرض دهد و در فرجه ادای قرض، گشایش دهد، بعد اگر دید او توان بازپرداخت ندارد، قرضش را ببخشد.

و اما بعد راحت باش

سلام

بالاخره فرمانده محترم آزاد باش فرمودند و بالاتر از آن:  گروهان در اختیار خود.

خوب ما هم الان کاملاً ذوق زده شده­ایم. چون بعد کلی گروهان به صف و... ما را هم اختیاردار کرده­اند. با اختیار مرحمتی حضرات به وطن برگشتیم و دیگه میشه از این به بعد اگر عنایتی از حضرت ربوبی بود، دوباره دست به تایپ شد.

داشتم با خودم فکر می­کردم چه جوریه که ما مسلمونها وقتی می­خواهیم به هدفی برسیم، به شیطانی­ترین روشها هم فکر می­کنیم. مثلاً زیر آب طرف زده می­شه منتها چون مذهبی هستیم، با عبارت: «نمی­خواهم غیبت کنم ها، اما...» یا «من باب مشورت اینو بدونی هم بد نیست که فلانی در فلان وقت و جا و... یه بار ... کرده البته من نمی­خواهم گناهش بشورم». یا اینکه «با فلانی در مورد شما صحبت کرده­ام که نظرشون در موردتون مثبت باشه» و الی آخر.

اگر هر طوری که بود به هدف نائل شدیم، که فبها المراد، دیگه وقتش که از تقدیر و هر چی که قسمت باشه همون می­شه، احسان حضرت حق و دستگیری حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها و سایر حضرات معصومین علیهم­السلام حرف بزنیم. و سرفرصت بشینیم سفرهای زیارتی خودمون را برای دیگران نقل کنیم و از حال و هوای خاص اونجا و خلاصه یه ریزه اشک دور حدقه چشم و آرزوی روزی شدن مجدد...جا.

و اگر نشد،

حقمان بود یا نبود. خلاصه اونی که ما می­خواستیم نشد:

تا آخر عمر وظیفه شرعی! (البته شرع مقدس شیطانی) می­دونیم که در هر جمعی شخصیت اون فردی که نتونسته­ایم نظر مساعدش را بگیریم، مورد تحقیر قرار دهیم. اشکالاتش را بقدری بزرگ کنیم که دیگران حیرت کنند که چرا اصلاً یه همچو موجودی را خدا آفریده و اون داره در کره زمین زندگی میکنه!

واقعاً چگونه است که هرکسی با هر حس و حالی، باز هم می­تونه خاطراتی ازحال و هوا خاص زیارت و... صحبت کنه.

خدایا یعنی می­شه اینها را جمع کرد؟! یا این حس و حال ما هم نفخه شیطانی تا باد دماغ ما رو پُرِ پُر بکنه؟!

خدایا اگر حس و حالهای مذهبی و معنوی ماها این جوریه، وای به حال بقیه حالات روحی ما.

یا حق