وَ إِذْ یَمْکُرُ بِکَ الَّذِینَ کَفَرُواْ لِیُثْبِتُوکَ أَوْ یَقْتُلُوکَ أَوْ یخُْرِجُوکَ وَ یَمْکُرُونَ وَ یَمْکُرُ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَیرُْ الْمَکِرِینَ(30)
آنچه از آیه 30 سوره مبارکه انفال برمیآید، خداوند با مکر خویش کفار مکار را گیج و منگ کرد. طوریکه دیگر نتوانند عزیز العالمین محمد مصطفی صلی الله علیه و آله را مورد ترور قرار دهند. وقتی انسان میشنود که خدا میگوید من نیز مکر میکنم، علاقمند میشود ببیسند مکر خدا چگونه است؟ از چه ابزاری استفاده میکند؟
به ماجرای لیله المبیت برگردیم:
در شب چهارم یعنی زمانی پیامبر اکرم ص هجرت را آغاز نمود که مشکران مأیوس از یافتن او، سه شبانه روز تلاش بی ثمر و خسته و در خواب بودند. نجات پیامبر نه با معجزات آنچنانی و جادو و جنبل که بسیار معمولی بود. یعنی زندگی در جریان بود ولی چینش وقایع چنان برای کفار ملهم شد که بجای راهیابی بر حیرتشان افزود. این کارها همه از ناحیه پیامبر اکرم ص بود. ولی خداوند آنها را مستند به خود میداند و این سیستم مکر را کار خودش میداند.
اگر با دید لامؤثر فی الوجود الا الله، و لا حول و لا قوه الا بالله ، و ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی نگاه کنیم همهاش کار خدا بود. ولی اگر با نگاه دنیا بین خویش به تحلیل بنشینیم، خواهیم گفت:
پیامبر با ترفند خودش از دست کفار نجات یافت!
فَکِیدُونىِ جَمِیعًا ثُمَّ لَا تُنظِرُونِ (55) إِنىِّ تَوَکلَّْتُ عَلىَ اللَّهِ رَبىِّ وَ رَبِّکمُ مَّا مِن دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ ءَاخِذُ بِنَاصِیَتهَِا إِنَّ رَبىِّ عَلىَ صِرَطٍ مُّسْتَقِیمٍ(56) فَإِن تَوَلَّوْاْ فَقَدْ أَبْلَغْتُکمُ مَّا أُرْسِلْتُ بِهِ إِلَیْکمُْ وَ یَسْتَخْلِفُ رَبىِّ قَوْمًا غَیرَْکمُْ وَ لَا تَضُرُّونَهُ شَیًْا إِنَّ رَبىِّ عَلىَ کلُِّ شىَْءٍ حَفِیظٌ(57)
حضرت هود علی نبینا و علیه السلام در راه ایفای وظیفه الهی خود چنان دل پرتوان و شجاعی دارد که یک تنه در مقابل کفار میایستد و میفرماید: همه شما جمع شوید و علیه من توطئه کنید و اصلاًً مراعات مرا نکنید. وقتی من به خدایی توکل کردهام که رب من و رب شماست و هیچ جنبندهای در عالم نیست مگر اینکه در گرو ید قدرت اوست،هر چه میخواهید بر علیه من انجام دهید. وقتی خداوندگار من نگهدار من است، شما چکارهاید؟ اومیتواند قوم شما را که به این جمعیت بی جماعتتان سخت مینازید، نابود سازد و قوم دیگری را بجای شما پدید آورد در حالیکه هیچ آسیب و ضرری به او نمیرسد.
شاید برای امثال بنده که حتی در عمل به وازین حق نیز منتظر تأیید دیگران هستم و میخواهم در ازای عمل به حق حتماً تشویق شوم و قدر و ارجم بالاتر رود، قابل فهم نباشد ک پشت گرمی به خداوند متعال رب العالمین انسان را به چه مرتبهای ارتقاء میدهد که ترس را در مقابل چشمانش به دار میآویزند. ولی او قهقههای نثار کینه توزان آلوده مردار دنیا سر میدهد و میگوید: علیه من اصلاً کم نگذارید. او پشت و پناه من است.
اگرکلّ عالم کافر به اوتعالی باشند، هود مؤمن به الله است و ذرهای در توکلش کاستی نمیگیرد. او خود را وقف وظیفه رسالت نموده است. نه با کسی غرض شخصی دارد و نه چیزی. آنچه میگوید مبتنی بر وظیفه رسالت است.