اندر عوالم خودی...

نکات قرآنی و روایی

اندر عوالم خودی...

نکات قرآنی و روایی

به عشق تولای مهدی عج

ای همه شکل تو مطبوع و همه جای تو خوش

دلم از عشوه شیرین شکر خای تو خوش

همچو گلبرگ تری هست وجود تو لطیف

همچو سرو چمن خلد سرا پای تو خوش

شیوه و ناز تو شیرین خط و خال تو ملیح

چشم و ابروی تو زیبا قد و بالای تو خوش

­هم گلستان خیالم ز تو پر نقش و نگار

هم مشام دلم از زلف سمن سای تو خوش

در ره عشق که از سیل بلا نیست گذار

کرده­ام خاطر خود را به تمنای تو خوش

شکر چشم تو چه گویم که بدان بیماری

می­کند درد مرا از رخ زیبای تو خوش

در بیابان طلب گرچه ز هر سو خطریست

می­رود حافظ بیدل به تولاّی تو خوش

مهدی جان گرچه ز هر سو خطریست ولی به تولای تو این راه پیمودن دارد.

یا حق.

فیلسوفان سوفسطایی مسلک

شنیده­ام زمانی اختلاف نظری وجود داشت بین علمای یونان. برخی علما سخت طرفدار حقیقت داشتن و اصالت وجود بودند ولی بعض دیگر تأکید جدی داشتند که وجود اصالت حقیقتی ندارد و این تصورات ماست که آنرا حقیقت می­دانیم. گروه اول خود را فیلسوف نامید (= دوستدار علم) تا تواضعی نسبت به مقام علم نشان دهند. گروه دوم خود را سوفسطایی نامید که نشان دهد اهل علم است و علم چیزی نیست جز توجیه آنچه هست. بعبارت دیگر آنان معتقد به اصالت توجیه شدند.

اگرچه سالها از شروع این ماجرا می­گذرد ولی هنوز هم در ساحت علوم نظری کم نیستند عالمان غربی که مشکوک به اصالت وجود و حقیقت هستند. حقیقت را چیزی جز عادت ذهنی برای تحقق آن نمی­دانند. یعنی چون معمولاً فلان چیز را در فلان حالت دیده­ایم/ می­دانیم فکر می­کنیم آن حالت در آن چیز از اصالت و تحقق برخوردار است. اما از سوی دیگر شرقیان اغلب نظریه اصالت وجود را اصل اصیل فلسفه خود قرار دادند و بر این مبنا داد سخن داده­اند.

پیشنهاد می­کنم موقعیت جغرافیایی و آموزه­هایی که با عادت به آنها خود را معتقد به برخی مسائل می­دانیم را کنار بگذاریم تا معلوم شود مسئله زیر با عنایت به چه فاکتورهایی حل خواهیم کرد.

می­خواهیم در مورد یک تقلب دانشجویی اظهار نظر کنیم. کدامیک از عوامل زیر را مد نظر قرار می­دهید:

  1. سابقه تحصیلی دانشجو
  2. گزارش کننده موضوع
  3. سابقه ذهنی از دانشجو به لحاظ رفتاری
  4. شهود مسئله
  5. سابقه ذهنی یا دید خاص فرد بررسی کننده نسبت به تقلب (اینکه اصلاً تقلب را تا چه حد جرم می­داند)
  6. در بررسی مسایل دید پلیسی دارد یا ارشادی
  7. منسوبان دانشجو
  8. زمان طرح موضوع (موضوع حاضر پس از طرح کدام موضوعات مطرح شد و نتیجه بررسی موضوعات قبلی چه بوده است)
  9. ترکیب اعضای بررسی کننده
  10. مناسبات خارج از جلسه اعضای بررسی کننده
  11. نحوه اظهارنظر خود دانشجو نسبت به اتهام مطرح شده

 

آیا ممکن است به احتمال قوی رأی شما غلط از آب درآید و عدالت اجرا نشود؟

آیا می­توان خارج از جلسه بررسی با لطایف الحیل ذهن اعضای شورا را آماده کرد تا رفع اتهام شود یا حداقل حکم سبکی برای جرم صادر شود؟

بنابراین علی رغم ادعای اصالت وجود، مشی عملی­مان سوفسطایی اصیل است هرچند ادعاها و آرمانهای ضد سوفسطایی داشته باشیم.

یا حق

 

بازیگر

مجریان صدا و سیما را دیده­اید که معمولاً لبخند شیرینی روی لب دارند و با مدل خاص و خیلی مؤدب صحبت می­کنند. شاید بندرت آدم یک جمله یه خرده سبک ازشون بشنوه و الا اغلب سطح جملات و مطالب مورد بحث طوری تنظیم میشه که عموما ًهمه اون مطالب را عقلانی و درست می­دانند. بعضی وقتها مجری خودش میخنده و مردم را هم دعوت به نشاط، خدمت، میهن پرستی، عدالت، صداقت و... میکنه.

وقتی آدم یه پلان عقبتر برمی­گرده ( یعنی قبل کلمه «action» )، یا یه پلان جلوتر میره (یعنی بعد کلمه «cut») شاید رفتار و صحبتهایی از همون مجری میبینه که خیلی متفاوت از چیزهایی که روی صحنه از همون مجری دیده یا شنیده. بقول معروف رل مجری­گری یک چیزه و خصوصیات فردی چیز دیگری است. چه بسا مجری مجبوره درستی چیزی را اثبات کنه که خودش خیلی به اون اعتماد نداره. این مورد درباره بازیگران صورت گسترده­تری به خودش میگیره. باید در فیلمی شخصیتی منفی را بازی کنه و در فیلم دیگر، نقشی کاملاً متفاوت برعهده اوست.

این مسئله کاملاً جاافتاده شده است که رل یا نقش افراد صدا و سیمایی غیر از خود اونهاست. شنیده­ام که چاپلین خودش اصلاً آدم بذله گو و خوشحالی نبود ولی فیلمهاش اغلب برای خندوندن مردمه.

القصه بقول بعضیها: نقش عارض بر ذات است (نقش ذاتی آنها نیست).

حکایت نماز  و قرآن خوندن ما هم انگار یه همچو چیزیه. حالی در نماز، حالی در قرائت، حالی در داد و ستد با مردم، حالی پیش بر و بچه­های هیئتی، حالی پیش همکاران و..................

واقعا ما کی هستیم؟

چطور میشه که مثلاً نماز خوندن ما اثرشو رو تجارتمون نمی­گذاره! یا مدیریت ما سبک عمرسعد و یزیده اما برای امام حسین علیه السلام گریه می­کنیم؟ آدم چه جوری میتونه اینقدر قشنگ مرزها را رعایت کنه؟ ادب در جلسه اخلاق، معنویت در مسجد و هیئت، خشونت در کار، رندی و زرنگی در تجارت، پیچوندن در اداره، مردمی بودن در سخنرانی و......

خدایا خود پراکنده­مان را از ما بگیر و تو خود خود باش.­

خدایا سر هزار سودای ما را بیسودا  و تن ما را بی­سر کن مگر سودای تو و سر در آستان قدس تو.

یا جامع الشمل و یا اله العالمین.

سبحانک.