اندر عوالم خودی...

نکات قرآنی و روایی

اندر عوالم خودی...

نکات قرآنی و روایی

یا امیرالمومنین ع

بعد یک مدتی غیبت که احتمالاً باز هم تکرار خواهد شد، خدمت دوستان رسیدم. که هم تبریک عید نوروز گفته باشم. یک خبر و یک عیدی ارزشمند.

خبر اینکه خداوند یه کوچولوی موچولو به ما هدیه فرموده که جلوه­های عظمت و کبریای خودش را از محل نزدیکتری به ما نشون بده. مینو خانم یک فرصتی بهمون داده تا بعد اینهمه اینور و اونور را نگاه کردن آدمهای دنیوی مرام را دیدن، یک قیافه معصوم که گریه اش به اندازه خنده و خنده­اش به اندازه گریه اش جدی است را ببینیم. واقعا چه حسی دارد وقتی معصومانه روی دست آدم خوابش می­برد و تو را به عنوان تکیه­گاهش چنگ زده است.

 

اما عیدیانه که قولش را دادم:

در کتاب «گزیده جامعی از الغدیر» که توسط آقای شفیعی شاهرودی گرداوری شده است، صفحه 220 و 221 از شاذان فضیلی به اسناد خود از امیرالمؤمنین علیه السلام از رسول الله صلی الله علیه و آله نقل است که ایشان فرمودند: «یا علی! سألت ربی عزّ و جلّ فیک خمس خصال فأعطانی:

أمّا الأولی: فإنّی سألت ربّی أن تنشقّ عنّی الأرض و أنفُضَ التراب عن رأسی و أنت معی، فأعطانی.

و أمّا االثانیه: فسألته أن یوقفنی عند کفّه المیزان  و أنت معی، فأعطانی.

و أمّا الثالثه: فسألته أن یجعلک حامل لوائی و هو لواء الله الأکبر علیه المفلحون و الفائزون بالجنّه، فأعطانی.

و أمّا الرابعه: فسألت ربّی أن تسقی أمّتی من حوضی، فأعطانی.

و أمّا الخامسه: فسألت ربّی أن یجعلک قائد أمّتی الی الجنه، فأعطانی.

فالحمد لله الذی من به علیّ.»

ای علی! درباره تو از پروردگار عزوجل خودم پنج ویژگی خواستم که به من داد:

اول: از پروردگارم خواستم زمین از روی من شکافته شود و خاک را از سرم کنار بزنم (در قیامت محشور شوم) و تو با من باشی، پس به من عطا کرد.

دوم: از او خواستم که مرا نزد کفه میزان نگهدارد در حالیکه تو با من هستی، پس من عطا نمود.

سوم: از او خواستم تو را حامل پرچم من قرار دهد  و آن پرچم بزرگ خداست که رستگارشدگان و نجات یافتگان به بهشت با آن هستند، پس من عطا نمود.

چهارم: از پروردگارم خواستم که تو امت مرا از حوض من سیراب کنی، پس من عطا نمود.

پنجم: از پروردگارم خواستم که تو را رهبری کننده امت من بسوی بهشت قرار دهد، پس من عطا نمود.

پس حمد مخصوص خدایی است که با این خصائص بر من منت نهاد.

نظرات 7 + ارسال نظر
سعید دوشنبه 10 فروردین 1388 ساعت 01:38 ب.ظ http://www.zeraat82.persianblog.ir

سلام آقای دکتر سال نو مبارک .
خیلی وقته دیگه به ما سر نمی زنید . ما که سرمان شلوغه و سربازیم شما چطور ؟

خاکسار میکده چهارشنبه 19 فروردین 1388 ساعت 03:31 ب.ظ http://zolal121.persianblog.ir

یا حسین .ع.

سلام بر علی آقای گل و بزرگوارمون ...
به به! سال نو و نوروز مبارک ... بر شما و خانواده‌ی محترم و مینوی نازنین مبارک ...
قدم نو رسیده مبارک باشه ... به به! به خدا دختر رحمته ...
خصوصا تجربه دختر بعد از پسر که خیلی خیلی شیرینه ...
این نعمت گرانقدر بر شما گوارا باد ...

خاکسار میکده چهارشنبه 19 فروردین 1388 ساعت 03:40 ب.ظ http://zolal121.persianblog.ir

.
.
.
راستی از عیدانه هم خیلی ممنون ... واقعا جالب بود خصوصا با تاکیداتی که شما در بعضی از قسمتها داشتین ... جزاک الله خیرا ...

سعید جمعه 28 فروردین 1388 ساعت 11:45 ق.ظ http://http://zeraat82.persianblog.ir/

سلام آقای دکتر. سال نو شما هم مبارک بود !
کرکره ما پایین نبود بلکه نیمه باز بود و هر از گاهی به دوستان سرمی زدیم ولی فرصت آپ دیت نداشتیم . در مورد شما هم بله اطلاع دارم که شما سرباز چه کسی هستید . خدا کنه که ما هم لیاقت سربازی اون رو هم داشته باشیم . ان شا الله ......

خاکسار میکده چهارشنبه 2 اردیبهشت 1388 ساعت 05:04 ب.ظ http://zolal121.persianblog.ir

یا حسین .ع.

سلام عزیز ...

تلخک چهارشنبه 16 اردیبهشت 1388 ساعت 05:57 ق.ظ http://www.bitter.persianblog.ir

الله بالاوی ساخلایسن آقای دهتور! بَختَـــوَر وســــاغ اُلـــســـون!

تلخک سه‌شنبه 22 اردیبهشت 1388 ساعت 10:02 ب.ظ http://www.bitter.persianblog.ir

آپـــیــم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد